حرفهای تازه
دیروز داشتیم میرفتیم پارک که دیدم داری میلنگی وبه من می گی پام درد میکنه اولش ترسیدم گفتم چی شده مامان جون تو هم بدون هیچ مکثی گفتی ترم پامو نزدم پام درد میتونه (کرم پامو نزدم پام درد میکنه ).
نمیدونستم چی بگم فقط محکم تو بغلم فشارت دادم و یک بوس آبدار کردمت دلم خنک شد .
شبش هم که خونه باباجون بودیم و اونها مهمون داشتن روتو کردی به نی نی مهمونشون و دوتا کیلیبس دادی به اونو گفتی بیا منو آرامش کن (بیا منو آرایش کن) یه چیزی شنیده بودی.
عاشقتم عاشق سخن گفتنت و نازو ادات .
یه دنیا دوستت دارم .
اینقدر این کلمه رو موقع شیر دادن پوشک عوض کردن غذا دادن و ................... تکرار کردم که تو هم این کلمه رو دایم به من میگی و من هم با یک بوس محکم به تو میگم
دوسسسسسسسسسسسسسسستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارمممممممممممممممم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی