پانیذ پانیذ ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

پانیذ مامان

امروز بعد از سالها دوباره تصمیم گرفتم بیام سراغ وبلاگ پانیذ جون امیدوارم بتونم ادامه بدم

عاشقتم

            امروز اسم مهرنازو صدا کردی و گفتی منا  منم زنگ زدم که با مهرناز صحبت کنی که اونم نبود .عاشق حرف زدنتم و هر کلمه ای که می گی به من نیرو میدی دوست دارم یکدونه دوردونه نازدونه بازم میگم عاشششششششششششششششششششششششششش...
2 مهر 1391

فقط عکس

                                                                  این عکس خیلی زیباست . . .                                        &...
2 مهر 1391

منو ببخش

    عزیزم نازنینم منو ببخش که گاهی اوقات برایت سخت می گیرم این کار را می کنم که آینده بهتری در انتظارت باشد . اگر گاهی می گویم نه برای این است که به کلمه نه آشنا باشی و اگر در آینده از کسی نه شنیدی دلگیر نشیو اگر هم نتوانستی برای کسی کاری انجام بدی و در توانت نبود به راحتی بگی نه .  و بدونی که تو دنیا همه چی به دل آدم نیست . دوسسستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارمممممممممممممممممممممممممممممممم این کلمه خیلی تکراریه ولی خیلی زیباست و من همیشه به تو میگم دوسسسسسسسسسسسسسسستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتدارمممممممممممممممممممممممممم   اینم قلب مامان تقدیم به تو عزیز دلم ...
2 مهر 1391

اولین روز پاییزی

امروز اولین روز پاییزی بود و خیلی کسل کننده .اصلا حوصله نداشتم و خوشبختانه تو هم با من همکاری کردی و منو آزار ندادی . گلکم ممنون بابا مسعود فردا میخواد بره تهران  آخه عمه طاهره اسباب کشی داره . و من هم ماتم دارم که این چند روز رو چطوری سپری کنم . آخه ماه پیش هم ٩ روز رفته بود ماموریت . اما چاره ای نیست امیدوارم این روزها زود بگذره .  این مامان                   این هم پانیذ بلا   ...
1 مهر 1391

حتما بخوانید

      متن بسیار خواندني از نویسنده نامشخص که توسط  سرکار خانم تهمینه میلانی بر روی دیوارشان در فیس بوک درج شده است و دریغم آمد آن را براي همه نفرستم. نقل قول از صفحه FBخانم تهمینه میلانی چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی ..... ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت ، روغن رو ریختم توی ماهیتابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف ش ، برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در را زدند. پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه اصغر حس و حال صف نونوایی نداشتیم.می گفت نون خوب خیلی ...
1 مهر 1391

آرزو می کنم

        قبل از هر چیز برایت آرزو میکنم که عاشق شوی ، و اگر هستی ، کسی هم به تو عشق بورزد ، و اگر اینگونه نیست ، تنهاییت کوتاه باشد ، و پس از تنهاییت ، نفرت از کسی نیابی. آرزومندم که اینگونه پیش نیاید ....... ا ما اگر پیش آمد ، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی. برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی ، از جمله دوستان بد و ناپایدار ........ برخی نادوست و برخی دوستدار ........... که دست کم یکی در میانشان بی تردید مورد اعت ما دت باشد . و چون زندگی بدین گونه است ، برایت آرزو مندم که دشمن نیز داشته باشی...... نه کم و نه زیاد ..... درست به اندازه ، تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قراردهند ، که دست کم یکی از ...
1 مهر 1391

قلب مامان

همه این قلبها رو به تو تقدیم میکنم .   عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم . دوووووووووووووووووووووووووووستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتدارممممممممممممممممم .   ...
1 مهر 1391

ماه تولد پانیذ

دی سمبل :بز عنصر :خاک سیاره :زحل عضو آسیب پذیر: زانو-استخوان روز اقبال:شنبه اعداد شانس:٨و٩ سنگ خوش یمن :عقیق رنگارنگ رنگ :سیاه و قهوه ای عجله ای در عشق ندارد. نه به سرعت عاشق می شود . نه به سادگی راز دل خود را می گوید. او همواره در حرکت است ولی نمی داند چرا فقط میداند باید موفق شود. اگر فکر میکنید می توانید او را از رسیدن به هدفش باز داریدو به سمت خود جذب کنید سخت در اشتباهید.   ...
31 شهريور 1391